هر کودکی حق دارد با زبان و فرهنگ مادری خود آشنا شود. زبان مادریاولین زبانی است کە انسان در مواجهه با انسان دیگر یاد می گیرد. کودک همان گونە کە کلمات جدید را در طول زندگیش فرا می گیرد، در انجام کارها و شرایط نو از زبان مادری خود بهره می گیرد.
زبان به افراد نیرو و توانایی کاربری در محیط زیست را می دهد. زبان مادری زبان فکر، احساس و بخشی از هویت کودک است. زبان وسیلە حفظ فرهنگ و توسعە آن است. فراگیری زبان مادری بە دانش آموز کمک می کند تا با محیط زیست خود در تماس و گفتگو باشد. زبان مادری علاوە بر اینکە در خانوادە و زندگی روزمرە و گفتگو بین دوستان لازم است، برای توسعە فردی و تقویت قدرت آموزشی دانش آموز نیز یک ضرورت است. فراگیری زبان مادری همچنین بە کودک کمک می کند تا در دوران جوانی بتواند در زندگی اجتماعی و فرهنگی محیط زیست و جامعە خود شرکت کند و در تولید فرهنگ جغرافیای زبانی ایفای نقش کند. در عصر فناوری اطلاعات دانش زبان مادری موجب می شود تا کودک سریعتر سواد و شیوە رفتار با شبکەهای ارتباطاتی جهانی مانند اینترنت را کسب کند. دانش آموز میتواند از نگاە دیگری مسائل را بررسی کردە و با جهان خارج از کشور خود آشنا شود، بدین ترتیب دامنەی تفکر دانش آموز توسعە می ابد. دانش آموز بە زبان مادری خود می تواند مسائل را با زوایای وسیعتر درک کردە و بدین ترتیب دید مستقلی در رابطە با مسائل برای خود بوجود آورد.
از آغاز مدرسە، عدم آموزش با زبان مادری، دانش آموزان غیر فارسی زبان را با دو مشکل اساسی در رابطە با یادگیری مواجە می کند: دانش آموز علاوە بر ناچار شدن بە یادگیری بە زبانی کە تا شش هفت سال پیش برایش ناشناخته بوده، باید نوشتن و مفهوم کلمات و مواد درسی رانیز فراگیرد؛ امری کە موجب کندی فراگیری دانش آموزان غیر فارس زبان می شود. در کشورهای غربی بویژە اسکاندیناوی آموزش زبان مادری بە دانش آموزان و کودکان مهاجر جزء دروس اجباری می باشد. پژوهشها در این کشورها نشان می دهد کسانی کە بە زبان مادریشان آموزش می بینند، قدرت فراگیری زبانهای دیگر را بهتر دارا هستند. کسی کە زبان مادریش را فراگرفتە است، ذهنش خلاقتر و منعطفتر بودە و فراگیری مواد درسی و موضوعات دیگر برایش آسانتر می باشد.
از نقطە نگاە قدرت سیاسی نیز، فراگیری زبان مادری در مدارس نیروی گریز از مرکز را ضعیفتر کردە و همبستگی و همگرایی ملی را در بین ملیتهای تشکیل دهندە کشور توسعە خواهد داد.