Tribun Logo

فاطمه حسینی از چهره های سرشناس هنر نمایش و صداپیشگی تبریز است. متولد سال ۱۳۵۸ می باشد. عشق به نقاشی و کارهای نمایشی سرانجام وی را به وادی تئاتر و دنیای نمایش می کشاند. تقریباً در سال پایانی دورۀ دبیرستان سر کلاس های تئاتر حاضر می شود و با اشتیاق کارهای نمایشی را پی می گیرد. آن زمان ها کلاس های تئاتر تبریز در مجتمع فرهنگی برگزار می شد. زنده یاد استاد محمود قبه زرّین ضمن تدریس و هدایت دوستداران عرصۀ تئاتر، متوجه پتانسیل مطلوب فاطمه حسینی در زمینۀ اجرا می شود و وی را برای نمایش های رادیویی خود انتخاب می کند. این انتخاب سرآغاز راه یابی حسینی به پهنۀ رادیو می گردد. اینک از آن تاریخ قریب به یک ربع قرن سپری شده است و هنرمند مورد بحث ما با کوله باری از تجربیات غنی هنوز دل در گرو رادیو و فضای بی مثال این دنیای تصویرگر صداها و احساس ها دارد. رادیو هنوز محبوب ترین رسانه در میان ملل جهان به شمار می آید. اما این دنیای راز انگیز پاسخ گوی بخشی از علایق حسینی بود. دنیایی که بازیگرانش هرگز مجال دیده شدن نمی یافتند و تنها با صدای خویش صحنه آفرینی می کردند. اما این هنرمند پویا دوست داشت علاوه بر طنین صدایش، خودش نیز دیده شود. او دلبستۀ صحنه بود و توانمند در اجرای نقش های نمایشی. می خواست بدون واسطه و فاصله و حصار و حجاب، با مخاطب خود ارتباطی تنگاتنگ داشته باشد. وقتی شنید در تئاتر شهر برای نمایش صحنه ای تست می گیرند همراه با دوست دیرینش (لیلا چابک) راهی تئاتر شهر شد. بی تردید با تجاربی که در نمایش های رادیوئی کسب کرده بود به راحتی و با موفقیت این آزمایش را پشت سر گذاشت و از سال ۱۳۷۶ در نمایشی با عنوان «اتاق گریم» به کارگردانی زنده یاد سیامک افسایی فعالیت های نمایش صحنه ای خود را آغاز کرد. این نخستین اجرا و حضور موفق وی در صحنه، موجب پیشنهادات کاری جدیدی شد. از جمله این پیشنهادات می توان به «قضیۀ تراخیس» و «کوراوغلو» اشاره کرد.  

حسینی در کنار فعالیت های رادیویی خویش در صحنۀ تئاتر درخشش قابل تأملی داشت. روز به روز پر انرژی تر و مسلط تر از پیش به ایفای نقش می پرداخت، قدرت فراگیری و بکارگیری توانائی فیزیکی اش در ایفای نقش کاراکترهای متفاوت وی را از سایرین متمایز می ساخت و شکوفایی پتانسیل ذاتی این هنرمند در عرصۀ صحنه و نمایش، دستاوردهای قابل ملاحظه ای به ارمغان می آورد.

اصولاً تئاتر، فعالیت های رادیوئی یا دوبله و امثال چنین فعالیت هائی خصوصاً در استان ها حرفه های نان و آبداری به شمار نمی آیند. نفع مادی ترغیب کننده ای در این میان نیست. بلکه این عشق به صحنه و ایفای نقش و دیگر رشته های هنر نمایشی است که هنرمند شهرستانی را همچنان در بند صحنه و نمایش نگاه می دارد.  

حسینی نیز همانند برخی از اصحاب نمایش و صحنه اعتراف می کند که؛ روزها و لحظات زیادی را چه در رادیو و یا در تئاتر و صحنۀ فیلم و استودیوهای دوبله گذرانده ام. خیلی جاها شوکه شده ام، خیلی جاها گریه کرده ام، خیلی جاها کم آورده ام ولی همچنان راهم را ادامه داده ام.

او مترصد دوام راهی است که در پیش گرفته است. به راهش ایمان دارد. با تمامی مشکلات فرا رو تنها به نقش آفرینی می اندیشد و تلاش دارد در سطح ملی و بین المللی درخششی در خور داشته باشد.  

نیازی به بر شمردن جوایز و یا مقام های کسب کرده نمی بیند. آن دستاوردها می تواند حضور مستمر این زن فعال و پویا در صحنۀ تئاتر و فعالیت های رادیویی و استودیوهای دوبله را مسجّل سازد، همین.  

وقتی از اجراهای خارج از کشور وی می پرسم، تازه یادش می افتد که، در بوسنی با اجرای «چمچه خاتین»، خود و تیم نمایشی اعزامی شان، چه درخشش های فراموش نشدنی داشته اند. می گوید: اقامت ما در سارایئوا بود ولی  فستیوال در شهری بنام بان یا لوکا برگزار می شد. یک فستیوال عظیم جهانی که از اغلب کشورهای دور و نزدیک شرکت کرده بودند و آثار فولکلوریک خود را توسط گروه های نمایش و رقص ارائه می کردند. از مکزیک گرفته تا ایران و هندوستان و... در این میان نمایش «چمچه خاتین» ما به زبان شیرین آذربایجانی از استقبال گرمی برخوردار شد. این نمایش در قالب رقص به کارگردانی علی فتوحی به اجرا در آمد و باور ما را به خزینۀ پربهاء فولکلور آذربایجان بیش از پیش ساخت.

این فستیوال از جمله فستیوال های فراموش نشدنی زندگی هنری وی به شمار می آید. اگرچه پیش تر از آن در جمهوری خودمختار نخجوان، جمهوری آذربایجان و ترکیه تجربیات شیرین و پربهائی داشته است. به ویژه در اجرای نمایشنامۀ کور اوغلی.

او به نفس قضیه ایمان دارد و راهی که در پیش گرفته است. از این رو همواره سعی در خلق اثاری دارد که در یادها ماندگار باشد. یکی از اجراهای وی که در اذهان عموم ماندگار گشته است، حضور فراموش نشدنی این بازیگر محبوب در سریال تلویزیونی «آنام» می باشد که با کارگردانی جواد افشار و تهیه کنندگی اسماعیل عفیفه از شبکه سه پخش شد و یکی از پر مخاطب ترین سریال ها به شمار می آید.  

فاطمه حسینی بیش از ۷۰ کار صحنه ای را در کارنامۀ هنری خویش به ثبت رسانده است. «می خواهم اسب باشم»، «خانه ای که نیست» از جمله کارهای بیاد ماندنی این هنرمند می باشد.  

او هنوز دل در گرو نمایش های رادیویی دارد. به ویژه خاطراتی ارزنده از کار با زنده یاد یعقوب خیری را هرگز فراموش نمی کند. و همواره می گوید که من از خدابیامرز یعقوب خیری خیلی چیزها آموختم و تجربیات پربهائی از وی کسب کردم. همچنین از نمایش رادیویی «دووار بیر» کاری پربهاء و اجتماعی خاطراتی شیرین و ماندگار دارد. شخصیت کبری در این نمایش شخصیتی دوست داشتنی و بیاد ماندنی است. نویسندۀ این نمایش رادیوئی فریبا رضائی است. همچنین قریب به سه سال است که فاطمه حسینی در نمایش رادیوئی «جی جی باجی» شخصیت ملان را ایفا می کند. این نمایشنامه کاری است از علی حسینقلی زاده که هنوز دوام دارد و هنوز مخاطب خواستار استمرار این نمایش شیرین و جذاب است.  

از نقشی در آمدن و در نقشی دیگر فرو رفتن، با نقش ها زیستن و با غم ها گریستن روح وی را صیقل می دهد و درونش را جلا می بخشد تا پذیرای نقشی دیگر شود. این حقیقت را می توان از کارها و اجراها و ایفاهای گوناگون این هنرمند پرتلاش دریافت. کارهای شیرین وی علاوه بر استان آذربایجان شرقی و استان های همجوار، در جمهوری خودمختار نخجوان و جمهوری آذربایجان نیز مخاطبین کثیری دارد. وی نزدیک به ۱۲ سال است که از شبکۀ برون مرزی سحر مردم آن سوی ارس به ویژه کودکان و نوجوانان آذربایجانی را شیفتۀ اجراهای خود ساخته است. صداپیشگی بسیار متبحرانه و عالی فاطمه حسینی در کاراکترهای عروسکی «گول اوغلان» و «شیرین بالا» دستاوردهای چشمگیری نصیب برنامه های برون مرزی کشور به ویژه در منطقۀ شمالغرب کرده است.  

اگر چه دایرۀ تنگ هنر این سرزمین محدود به نقش هائی دیکته شده است، اما درون فراخ و اندیشۀ ذلال زن هنرمند صحنه های فراموش نشدنی ما بخشی از تاریخ هنر تئاتر تبریز و آذربایجان را رقم می زند. بی تردید موفقیت های کم نظیر شایستۀ قامت والای این هنرمند می باشد.