پانزده مهرماه سال ۱۳۵۱ در خیابان پا ستور تبریز متولّد شدم و در حدود دو یا سه سالگی به خیابان منصور نقل مکان کردیم و کودکی تا جوانی را در این محله سپری کردم.
پنج خواهر با یک برادریم و من فرزند پنجم خانواده هستم. مادرم خانهدار و سطح تحصیلاتش در حد سیکل است. پدرم دیپلم نگرفته بود اما با سواد بود. کامیون داشت و در حوزه حمل و نقل کار میکرد و گمان میکنم علاقهی وافر او به طبیعت و روح لطیفش او را به این کار کشانده بود. او را کم میدیدیم و بسیار دوستش داشتیم و با اشتیاق، دیدارِ دوبارۀ او را به انتظار مینشستیم. بیشترین بار روانی زندگی روی دوش مادرم بود، مثل الان که بیشتر خانمها محور زندگی هستند (خنده). او نیز متحمل زحمات و دشواریهای زیادی در اداره امور فرزندان و گذران زندگی در دوری پدرم بود.
سال اول ابتدایی را در مدرسه نو اختران و از دوم تا پنجم ابتدایی را در مدرسه ناموس بودم. دوره اول دبیرستان را در مدرسه آسیه و دوره دوم را در دبیرستان فاطمیه گذرادندم.
همزمان با تحصیل در دبیرستان از محضر اساتیدی چون استاد نخجوانی و استاد مقبلی برای آموختن نقاشی و نیز در کلاسهای انجمن خوشنویسان، از محضر استاد ترکی و استاد قربانپور برای یادگیری خوشنویسی بهره بردم. سال ۱۳۷۴ موفق به کسب درجه عالی شدم و چندماه بعد در آزمون خوشنویسی موفق به کسب درجه ممتاز نستعلیق شدم اما به دلیل شرکت در فعالیتها و اردوهای تیم ملی تیراندازی، در آزمونهای کتابت و شکسته نستعلیق نتوانستم شرکت کنم و این وقفه تا سالهای اخیر ادامه یافت تا اینکه سال قبل آزمون کتابت را پاس کردم و امسال نیز برای آزمون شکسته نستعلیق آماده میشوم.
از کودکی اهل بازی و ورزش بودم. ورزش دوره کودکی من همان توپبازی و بازیهای گروهی بود که البته اکنون دیگر بین بچهها رایج نیستند. از توپبازی گرفته تا لِیلِی و هفتسنگ و حتی فوتبال.
شروع فعالیتهای ورزشی من از دوره راهنمایی شکل گرفت. در دوره راهنمایی به والیبال گرایش یافتم. همچنین در رشته آمادگی جسمانی هم از قابلیّتهای خوبی برخوردار بودم. آمادگی جسمانی شامل: دو، پرش، دراز و نشست، بارفیکس و ... میشد. در هر دو رشته عضو تیم مدرسه بودم و در مسابقات بین مدارس شرکت میکردم و مدالهایی هم از هر دو رشته کسب کردم. به کاراته نیز علاقمند شدم و مدتی فعالیت داشتم تا اینکه به اردوی ملی تیراندازی دعوت شدم و فعالیتهای کاراته متوقف شد.
خانم فاطمه زارع اولین مربی من در تیراندازی بود. سال ۱۳۶۷ و همزمان با شروع فعالیت انجمن های ورزشی بانوان، در تابلوی اعلانات مدرسه، آگهی ثبتنام کلاس تیراندازی توجه مرا جلب کرد و به اتفاق گروهی از دوستان ثبت نام کردیم. در واقع اولین گروه از بانوان تبریز بودیم که به این رشته پرداختیم. بعد از خانم زارع، آقای عبدلزاده مربیگری تیم تبریز را عهده دار شد.
سال چهارم دبیرستان پس از شرکت در دومین دوره مسابقه قهرمانی کشور تیراندازی بانوان (۱۳۶۹-تهران) به اردوی تیم ملی دعوت شدم. آقای ذوالفقاری و آقای کوهپایه نیز مربیان تیم ملی تیراندازی بانوان بودند.
مسابقات قهرمانی تیراندازی آسیا در پکن، اولین مسابقه بین المللی من و دومین اعزام ملی زنان ورزشکار ایران پس از انقلاب بود.
مهم ترین عناوین ورزشی:
مدال طلای مسابقات بین المللی فجر (۱۳۷۵-تهران)
رتبه سوم تیمی کشورهای اسلامی (۱۳۷۶-تهران)
رتبه سوم انفرادی کشورهای اسلامی (۱۳۸۰-تهران)
رتبه اول تیمی کشورهای اسلامی (۱۳۸۰-تهران)
مقام سوم تیمی بازیهای آسیایی بوسان (۱۳۸۱)
رتبه ششم تفنگ بادی جوانان (قهرمانی آسیا)
لیدا فریمان نخستین زن تاریخ ورزش ایران است که پرچمداری کاروان ایران را در المپیک (۱۹۹۶ آتلانتا) بر عهده داشته است.
در سال ۱۳۷۸ موفق به کسب بورسیه IOC و اعزام به مدرسه تیراندازی سول آلمان شدم. دوره دو ساله این بورسیه تنها ۸ ماه به طول انجامید. در طی اقامتم در مدرسه تیراندازی سول آلمان به عنوان عضوی از تیم آن منطقه در لیگ سراسری آلمان و مسابقات محلی حضور یافتم و رتبه اول و سوم در مسابقات مقدماتی لیگ آلمان را کسب کردم.
مهم ترین عناوین کشوری:
- رتبه سوم انفرادی تفنگ بادی/ قهرمانی کشوری (۱۳۷۱)
- رتبه سوم تیمی تفنگ بادی/ قهرمانی کشوری (۱۳۷۳ )
- رتبه اول انفرادی تفنگ بادی/ قهرمانی کشوری (۱۳۷۵)
- رتبه سوم انفرادی تفنگ خفیف/ قهرمانی کشوری (۱۳۷۶)
- رتبه سوم تیمی تفنگ بادی/ قهرمانی کشوری (۱۳۷۶)
- رتبه دوم انفرادی تفنگ بادی / قهرمانی کشوری (۱۳۷۹)
- رتبه سوم انفرادی تفنگ بادی / قهرمانی کشوری (۱۳۸۱)
- رتبه سوم انفرادی تفنگ بادی/ دانشجویان کشور (۱۳۸۴)
- رتبه سوم انفرادی تفنگ بادی/ دانشجویان کشور (۱۳۸۶)
تشکیل خانواده و زندگی مشترک:
گرایش من به هنر در انتخاب همسر نیز تاثیرگذار بود. من در سال ۱۳۷۶ با آقای فرید اسلامی که تحصیل کرده هنر بود و در عکاسی هنری نیز فعالیت داشت ازدواج نمودم و طراحی و گرافیک را به عنوان حرفه خود برگزیدم و از سال ۱۳۷۹ وارد عرصه کار شدم. تنها فرزندم آترین که در سال ۱۳۸۶ به دنیا آمد مصادف شد با فارغالتحصیلی من از کارشناسی علوم ورزش دانشگاه تبریز و همچنین خداحافظیام از دنیای ورزش قهرمانی.
سمتهای ورزشی:
مربیگری و داوری، نائب رئیس هیأت تیراندازی در سالهای مختلف، نائب رئیس هیأت کاراته از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷،
رئیس هیأت تیراندازی استان از آبان سال ۱۴۰۱
فعالیتهای هنری:
نقاشی، سفالگری، نقاشی روی سفال، خوشنویسی
سایر فعالیتها:
مدیر هتل آپارتمان نوبر، مدیر مسئول کانون تبلیغاتی سانفیلم
تسلط بر نرم افزارهای گرافیکی و طراحی نظیر:
Offic ،InDesign ،CorelDRAW ،Adobe Photoshop طراحی لوگو و آرم ، ست اداری، پوستر ،بروشور، کاتالوگ، طراحی نقشههای گردشگری، صفحه آرایی و طراحی حرفهای داخلی و روی جلد کتاب و مجلات